نقد فیلم قهرمانان (Champions) | وودی هارلسون در نقش مربی بسکتبال

نقد فیلم قهرمانان (Champions) | وودی هارلسون در نقش مربی
بسکتبال
فیلم Champions با اینکه حرف جدیدی برای گفتن ندارد، اما با روایت دلنشین خود، به فیلمی با ارزش برای تماشا کردن تبدیل میشود.
مقاله مرتبط:
فیلم Champions داستان مارکوس، مربی سابق بسکتبال را دنبال میکند که پس از یک سری اشتباهات، با حکم دادگاه مجبور میشود تا مربیگری تیمی از بازیکنان دارای معلولیت ذهنی را به عهده بگیرد. اما مارکوس خیلی زودی متوجه میشود که با وجود تردیدهایی که در ابتدا داشت، این تیم میتواند فراتر از آنچه تصور میکرد، پیش برود به قهرمانانی غیر منتظره تبدیل شوند. بابی فارلی که بیشتر برای کارگردانی فیلم Dumb and Dumber To بههمراه پیتر فارلی، برادرش شناخته میشود، حالا در یک تجربه مستقل فیلم قهرمانان را کارگردانی کرده است.
این فیلم کمدی ورزشی درواقع براساس یک فیلم اسپانیایی ساخته شده است که وودی هارلسون و کیتلین اولسون از معدود بازیگران شناخته شده آن هستند. در هر حال زمانیکه صحبت از چنین فیلمی با لحن طنز و کمدی میشود، احتمال دارد احساس کنیم که بخشهای بحرانی مثل شوخی با افراد دارای معلولیت ذهنی وجود دارد که باعث میشود گروهی از آن ناراحت شوند به یک مشکل و سنگ بزرگ برای فیلم تبدیل شوند.
اما فیلم Champions با اینکه از همان ابتدا یک روایت قابل پیشبینی و مشخصی دارد، اما از همه پیچیدگیها دوری میکند و تصمیم میگیرد تا روایت سر راستی را در پیش بگیرد؛ تا جاییکه فیلم بهجای اینکه لحظات آزار دهندهای را خلق کند، به فیلمی سرگرم کننده تبدیل شود. با اینکه تمرکز فیلم روی موفقیتهای یک تیم بسکتبال معلولیت ذهنی است، اما خیلی زود متوجه میشویم که این تیم بسکتبال بیشتر به یک بهانه برای داستان فیلم است تا اینکه واقعا هدف فیلم تلاش یک تیم بسکتبال را نشان دهد.
فیلم تلاش میکند تا نشان دهد افراد دارای مشکلات جسمانی توانایی بالایی برای زندگی مستقل و استقلال مالی دارند
در ابتدا میتوانیم صحنههای تلاش شخصیت وودی هارلسون را مشاهده کنیم که تلاش میکند تا از راه و نگاه یک مربی حرفهای با این بچهها رفتار کند، اما درست زمانیکه نتیجهای از آن نمیگیرد کم کم شروع به درک کردن آنها میکند و از در دوستی وارد میشود. فیلم نگاه جالبی به این موضوع دارد. شاید شخصیت هارلسون قرار است به این بازیکنان چیزهایی آموزش دهد، اما درواقع همین بچهها هستند که دارند به هارلسون درس میدهند و به او یاد میدهند که چیزهای مهمتری هم در زندگی وجود دارد که میتوانند اولویت بیشتری نسبت به حرفه کاری یک شخص داشته باشند.
با اینکه بخش زیادی از داستان فیلم روی شخصیت هارلسون است، اما تاثیر تیم فوتبال روی او در طول داستان بهخوبی نمایش داده میشود تا جاییکه حتی لغزشهای کوچک هم عملی انسانی است که هر شخصی میتوان انتظارش را داشت. اما پیامی که فیلم تلاش میکند در طول داستانش بدهد باعث میشود تا با داستانی دلنشین طرف باشیم که حتی مشکلات آن آزار دهنده یا در حدی که باعث شود از تماشای فیلم منصرف شویم، نباشد.
ازطرفی فیلم تلاش میکند تا نشان دهد که یک فرد چقدر میتواند در طول یک موقعیت متفاوت تغییر کند و به فردی کاملا متفاوتی تبدیل شود و ازطرفی در تلاش است تا نشان دهد چنین افرادی با چنین مشکلاتی اشخاصی نیستند که توانایی کاری را نداشته باشند. آنها شاید مشکلاتی داشته باشند، اما باز هم کارهای زیادی میتوانند انجام دهند و قلب به مراتب مهربانتر و پاکتری دارند. آنها توانایی داشتن استقلال مالی یا حتی زندگی مستقل را دارند و در مقابل شاید ما به آنها نیاز داشته باشیم.
درواقع شخصیت کیتلین اولسون در فیلم که خواهر بزرگتری یکی از اعضای این تیم بسکتبال است، این نکته را به ما نشان میدهد که درواقع او پشت برادرش پنهان شده است و نمیخواهد با واقعیتهای زندگی کنار بیاید. اینکه مهم نیست طرف چه مشکلاتی داشته باشد و درنهایت فرد میتواند حتی بدون هیچ مشکلی هم زندگی خود فراری باشد. در مجموع با داستان خیلی جدیدی طرف نیستیم و چنین پیامهایی بدون شک در فیلمهای بسیار زیادی وجود دارند.
بااینحال فیلم Champions تلاش میکند تا این پیامها را ازطریق زبان طنز و کمدی به بیننده انتقال دهد و تقریبا هم موفق است. صحنههای کمدی شاید همیشه باعث خنده زیاد بیننده نشود، اما توانایی آوردن لبخندی روی لب بیننده را دارند و شاید هم همین موضوع کافی باشد تا دو ساعت از زمان خود را به تماشای چنین فیلمی اختصاص دهیم بدون آنکه از آن پشیمان شویم. فیلم هرگز تلاش نمیکند تا حرفی فراتر از اتفاقات فیلم بگوید و همین موضوع باعث میشود تا کمدی یا روایت داستان آن هرگز آزار دهنده یا خسته کننده نشود.
اما در مورد چیزهایی که دو گروه از یکدیگر یاد گرفتهاند گفتیم، اما صحنه مسابقه پایانی درواقع نقطهای است که بالاخره شخصیت وودی هارلسون متوجه میشود که برد یا باخت این تیم نکته اصلی نبوده است. درواقع اینکه یکی از شخصیتها توپ را به سبد میزند برای آنها ارزشی مثل یک برد و قهرمانی دارد و این پیامی است که فیلم میخواهد به بیننده خودش انتقال دهد. یعنی خوردن توپ به سبد برای آنها حکم یک قهرمانی دارد و آنها قبل از شروع بازی هم قهرمان بودهاند و این بازی، مثل دیگر بازیهای بسکتبال برای آنها است.
فیلم Champions با اینکه از فرمول موفق و همیشگی استفاده میکند، اما درنهایت تجربه دلچسبی را ارائه میدهد
وودی هارلسون بدون شک بازی خیلی جدید و متفاوتی را در فیلم قهرمانان نداشته است، اما اگر یک مقایسه با کارهای او در فیلمی مثل فیلم Venom 2 داشته باشیم، بدون شک میتوانیم بگوییم که او توانسته بازی خوبی را در این فیلم به نمایش بگذارد. او بهخوبی توانسته شیمی خوبی با تیم بسکتبالش ایجاد کند و رابطه واقعگرایانهای در طول فیلم نمایش دهد. اگرچه فیلم بازیگر شناخته شده زیادی ندارد، اما واقعا هم به آن نیازی نداشته است.
خود تیم دوستان در فیلم درواقع ستارگان فیلم هستند. آنها صحنههای کمدی و احساسی فیلم را خلق و ارائه میکنند و آنها کسانی هستند که داستان فیلم را جلو میبرند و در مرکز رهبری آنها هم شخصیت هارلسون ایستاده است تا تیمش از مسیر گمراه نشود. فیلم بهجای اینکه تلاش کند تا با جذب نامهای بزرگ به سراغ جذب بیننده برود، تصمیم میگیرد تا از شخصیتهای اصلی و واقعی فیلم برای این کار بهره ببرد و نتیجه آن را هم میگیرد.
فیلم Champions بدون شک مشکلاتی دارد و میتوانست کمی خلاقانهتر در ارائه چنین داستانی عمل کند و با حفظ دایره امن کمتر کلیشههای رایج را دنبال کند، اما درنهایت فیلم تجربه خوب و لذت بخشی را ارائه میکند که بهراحتی میتواند بیننده و بینندگان را سرگرم کند. فیلم قرار نیست پیام جدید و متفاوتی را ارائه کند و تنها در تلاش است تا با روایتی نسبتا متفاوتی، این پیامها را با زبان طنز و کمدی و به شکلی دلگرم کننده انتقال دهد و در این کار هم موفق عمل کرده است.
سونی