داستان پنیسیلین؛ چگونه کشف تصادفی کپکی سبز تاریخ پزشکی را دگرگون کرد؟

داستان پنیسیلین؛ چگونه کشف تصادفی کپکی سبز تاریخ پزشکی را دگرگون کرد؟
۲۸ سپتامبر ۱۹۲۸، صبح در لندن تازه از راه رسیده و الکساندر فلمینگ، فیزیکدان و میکروبشناس اسکاتلندی، پس از دو هفته تعطیلات به آزمایشگاه کوچک و بههمریختهاش در بیمارستان بازگشته بود. روی میزش، دهها ظرف پتری (ظروف کشت آزمایشگاهی) رها شده بودند که میراثی از عادت همیشگی او به انباشتن آزمایشها پیش از دور ریختنشان بود.
فلمینگ که صبح زود از خواب برخاست تا آزمایشهایش دربارهی رشد باکتریها را بررسی کند، نمیدانست که قرار است یکی از بزرگترین کشفیات تاریخ پزشکی را رقم بزند: نخستین آنتیبیوتیک جهان.
فلمینگ کارهایش را در اتاقی کوچک و تنگ، حدود یک متر مربع، در برجی از بیمارستان سنت مری لندن انجام میداد. او به بینظمی شهرت داشت و اغلب ظروف حاوی باکتریهای بیماران عفونی را برای هفتهها روی میز رها میکرد تا تعدادشان به ۴۰ یا ۵۰ عدد برسد. سپس، تکتک آنها را بررسی میکرد تا ببیند آیا چیز تازه یا غیرمعمولی در آنها رشد کرده است یا خیر و سپس، ظرفها را دور میانداخت.
آن روز صبح ناگهان در میان آشفتگی، چیزی عجیب چشمش را گرفت: کپک سبز ناخواندهای که روی یکی از ظروف پتری کشت باکتری استافیلوکوک اورئوس جا خوش کرده بود.















