آخر هفته چی بازی کنیم: تجدید خاطره با یوبیسافت

آخر هفته چی بازی کنیم: تجدید خاطره با یوبیسافت
در این قسمت از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، سراغ یوبیسافت میرویم و دو بازی از محبوبترین مجموعههای این شرکت داریم. همراه بیکینگ باشید.
دوشنبه هفته آینده رویداد جدید فروارد یوبیسافت برگزار خواهد شد و خب این شرکت فرانسوی، آنقدر مجموعههای محبوب دارد که گیمرها همیشه با امید زیادی چشمانتظار نمایش بازیهای جدیدش باشند؛ حتی اگر گاهی وقتها نسخه نهایی بازیها آن کیفیتی را که دوست داریم، نداشته باشند. علاوهبر این، یوبیسافت گذشته بسیار درخشانی هم داشته است و از قضا در این قسمت از مقالههای آخر هفته چی بازی کنیم، تصمیم گرفتیم تا سراغ بازیهای یوبیسافت برویم و دو اثر بسیار محبوب آن را دوباره مرور کنیم.
بازی Splinter Cell: Chaos Theory
اولین بازی مقاله، متعلق به مجموعه اسپلینتر سل است؛ مجموعهای که یوبیسافت چندی پیش نسخه ریمیکی از قسمت اول آن را هم تایید کرد و شاید رویداد پیشرو، زمان مناسبی برای بهاشتراک گذاشتن اطلاعات بیشتری از آن باشد. پیشتر در این مقالهها نسخه بلکفهرست این مجموعه را داشتهایم ولی این بار، سراغ Chaos Theory میرویم؛ سومین نسخه مجموعه و محصول سال ۲۰۰۵ که خیلیها، آن را یکی از بهترین بازیهای اسپلینتر سل هم میدانند.
Chaos Theory پس از دو تجربه موفق، یوبیسافت تصمیم گرفت تا برای سومین نسخه اسپلینتر سل، اثری با ویژگیهای جدیدتر و پیشرفتهتر بسازد و این موضوع را به وضوح در جنبههای مختلفی از بازی میتوان دید. برای مثال اولین مصداق بارز پیشرفتها، در جنبههای گرافیکی بازی است. Chaos Theory به نسبت نسخههای قبلی، نورپردازیهای بهمراتب بهتری داشت و حتی فیزیک آن هم بهبودهای زیادی داشت که باعث میشد تا همهچیز، به نسبت سالی که بازی در آن عرضه شد، حسابی چشمنواز و واقعگرایانهتر از قبل باشد.
اما پیشرفتها، فقط محدود به جنبه گرافیکی نبود؛ در این نسخه مکانیکهای جدید گیمپلی هم به بازی اضافه شدند و تجربهای گستردهتر از همیشه ارائه کردند. برای مثال بحث صدا اهمیت بیشتری پیدا کرد و از آنجایی که هوش مصنوعی بازی هم تکامل یافته بود، همزمان باید حواستان هم به تاریکی و هم به صدا بود. موارد ریز و درشت دیگری هم در بازی هستند که در نتیجه آنها، شاهد اثری چالش برانگیز و در عین حال بینهایت درگیرکننده در سبک مخفیکاری هستیم. بازی گیمرها را به مناطق مختلفی میبرد و بخشهایی از آن در کشورهایی چون کره شمالی جریان دارد که از نظر داستانی، در پی حملهای که این کشور به همتای جنوبی خودش داشته است، سم فیشر درگیر پیدا کردن اطلاعات در این منطقه و البته برخی مناطق دیگر میشود. جالب است بدانید که بهدلیل پرداخت به چنین موضوعی، بازی در کشور کره جنوبی ممنوع شده بود.
راستش را بخواهید، خیلی از بازیهای سبک مخفیکاری در گذر زمان بیشتر به سمت اکشنتر شدن رفتهاند و حتی در مورد خود مجموعه اسپلینتر سل هم میتوان این موضوع را به وضوح در نسخههایی چون بلک فهرست دید. بااینحال Chaos Theory یادآور آن دورهای از مجموعه است که آن را نه برای کشت و کشتار صرف که بیشتر برای پیدا کردن راه درست مخفیانه پیش بردن مأموریت تجربه میکردیم و خب اگر شما هم دلتان برای چنین آثاری تنگ شده باشد، مطمئن باشید که Chaos Theory هنوز هم ارزش تجربه را دارد. این بازی پس از عرضه در یک ماه فروشی ۲٫۵ میلیون نسخهای داشت و نسخه ایکس باکس 360 آن، متای ۹۴ را ثبت کرد.
بازی Assassin’s Creed: Brotherhood
خب پس از معرفی سومین نسخه از اسپلینتر سل، چرا سراغ سومین نسخه از اسسینز کرید، دیگر مجموعه محبوب یوبیسافت نرویم؟ با اینکه در گذر سالها بازیهای مختلفی از این مجموعه منتشر شده یا اینکه نسخه اول آن بهدلیل تازگی خاصی که در زمان عرضه داشت همیشه در خاطرمان میماند، ولی سهگانه اتزیو بدون شک جزو تجربههایی تکرارنشدنی در این سری بازی هستند و به همین دلیل، نسخه Assassin’s Creed: Brotherhood را از اسسینز کرید انتخاب کردم.
Brotherhood بهوسیله استودیو مونترآل یوبیسافت ساخته شده که وظیفه توسعه دو نسخه قبلی مجموعه را هم بر عهده داشت. البته در ساخت این نسخه، چهار استودیو دیگر این شرکت هم همکاری داشتهاند. بازی ابتدا در قالب تصاویری که از باکس آرت آن فاش شده بود شناخته شد و یوبیسافت بعدا آن را رسما تایید کرد. شرکت در توضیح اینکه چرا این نسخه شمارهدار نیست، گفت که معرفی یک نسخه جدید و شمارهدار از مجموعه، چه برای گیمرها و چه برای خود توسعهدهنده انتظار تغییر بازه تاریخی و فضای کلی بازی را در پی دارد و از آنجایی که Brotherhood داستان اتزیو را ادامه میدهد، شمارهای برای آن در نظر گرفته نشده است.
پس از وقایع نسخه دوم، دزموند مایلز و همراهانش فضای جدیدی را در زیرزمین یک ویلای باستانی راهاندازی میکنند تا در آنجا به خاطرات اتزیو دسترسی داشته باشند. اما وقایع مرتبط با اتزیو، یک بار دیگر بازیکنان را به روم میبرند. جایی که اتزیو این بار نه فقط در قالب یک اسسین قدرتمند، که در قالب نوعی رهبر باید نسل جدیدی از نیروها را تربیت کند و البته ماجرایی با محوریت انتقام را در پیش بگیرد. سیستم مبارزههای بازی به نسبت دو نسخه قبلی تغییراتی داشته است و درحالیکه در دو نسخه اول، بازیکنان بیشتر ترجیح میدادند تا از ضدحمله استفاده کنند و دشمنان هم معمولا یک به یک بهسراغ شخصیت بازی میرفتند، این بار شاهد درگیریهای هیجانانگیزتری هستیم و اتزیو هم ابزارهای مبارزهای بیشتری برای رویارویی با دشمنان دارد.
یک سیستم جالب دیگر در بازی، همان موردی است که نام بازی هم از آن نشات میگیرد؛ اتزیو در این نسخه میتواند اسسینهای تازهکار را جذب و از آنها برای انجام مأموریتهای مختلف استفاده کند و این ویژگی هم به شکل خوبی به بازی اضافه شده است. درکنار مأموریتهای اصلی و جذاب بازی، یک سری مأموریت جانبی هم داریم که برخی از آنها، به شکلی عالی طراحی شدهاند؛ بدون شک گیمرها آن مأموریت تعقیب و گریز خاص را که پای گیمر را به جاهایی مثل سقف کلیسا در شبی بارانی میکشید، فراموش نمیکنند. همچنین یک سری چهرههای مشهور هم در بازی حضور دارند که شاید جذابترینِ آنها، داوینچی باشد که با اختراعات جدیدش، حسابی کمکحال اتزیو است.
Brotherhood در مجموع از آن دست بازیهایی است که واقعا همهچیز داشت؛ داستانی عالی و پرمفهوم، گیمپلی سرگرمکننده و البته جزییات بصری چشمنواز در زمان عرضه. هنوز هم میتوان از تجربه این بازی لذت زیادی برد؛ پس اگر شما هم با نمایش اخیر Mirage دوباره دلتان برای اسسینز کرید تنگ شده، شاید بد نباشد که سری به این نسخه یا حتی سهگانه اتزیو به شکل کامل بزنید.
در پایان لطفا نظرات خود را در مورد بازیهای این هفته با بیکینگ و کاربرانش بهاشتراک بگذارید.