زندگی و مرگ دایان فوسی؛ دانشمند فداکاری که در راه نجات گوریلها به قتل رسید

زندگی و مرگ دایان فوسی؛ دانشمند فداکاری که در راه نجات گوریلها به قتل رسید
خلاصه مقاله:
- دایان فوسی، پژوهشگر آمریکایی، زندگی خود را وقف مطالعه و حفاظت از گوریلهای کوهستانی در رواندا کرد و نگاه جهان را نسبت به این جانوران تغییر داد.
- او با زندگی نزدیک و صبورانه در کنار گوریلها نشان داد این حیوانات آرام، اجتماعی و دارای شخصیتهای متفاوت هستند و رفتار خشونتآمیز در آنها نادر است.
- فوسی در نبردی طولانی با شکارچیان غیرقانونی و تخریب زیستگاهها شرکت داشت و این تلاشها دشمنان زیادی برایش ایجاد کرد.
- گوریل محبوب او، دیجیت، توسط شکارچیان کشته شد و این ضربه شدید او را به افسردگی و انزوا کشاند، اما توجه جهانی و کمکهای مالی را هم جلب کرد.
- در ۲۶ دسامبر ۱۹۸۵، دایان فوسی با چاقویی بزرگ به قتل رسید و قتل او هنوز حل نشده است، هرچند تلاشهایش پایهگذار برنامههای موفق حفاظت و گردشگری پایدار گوریلها شد.
- امروز جمعیت گوریلهای کوهستانی رو به افزایش است و میراث فوسی در حفظ و بازسازی این گونه ارزشمند همچنان پابرجاست.
دایان فوسی، پژوهشگری که نگاه جهان به گوریلهای کوهستانی را تغییر داد، تمام عمرش را صرف دفاع از آنها کرد. با این حال، کسانی که او را میشناختند میگویند او شخصیتی وسواسی و پرچالش داشت و قتلش پس از گذشت ۴۰ سال همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد.
پیش از کارهای فوسی، گوریلها موجوداتی خشن و خطرناک تصور میشدند که به انسان حمله میکنند. اما او با زندگی در کنار گوریلهای کوهستانی در جنگلهای رواندا نشان داد این جانوران در واقع آرام، اجتماعی و دارای شخصیتهای متفاوت هستند؛ «غولهای مهربانی» که از بسیاری جهات شباهت زیادی به انسان دارند.
گوریلهای کوهستانی در آن سالها در آستانهٔ نابودی بودند؛ زیستگاههایشان زیر فشار گسترش زمینهای کشاورزی قرار داشت و جنگ و ناآرامیهای داخلی منطقه را فرا گرفته بود. فوسی سالهای پایانی عمرش را درگیر نبردی هرچه خشنتر برای نجات آنها گذراند، تا اینکه در سال ۱۹۸۵ در کلبهٔ محل زندگیاش به قتل رسید. قاتل او و انگیزهٔ این قتل هنوز هم مشخص نشده است.
فیلم «گوریلها در مه» که در سال ۱۹۸۸ ساخته شد، روایت داستانی و خیالپردازانهای از زندگی فوسی ارائه داد. تیم بیبیسی تلاش کرده است ماجرا را همانطور که واقعاً رخ داده بازگو کند و برای این کار با سه نفر از همکاران و دوستان نزدیک فاسی گفتوگوهای مفصل انجام داده است. یکی از این افراد، ایان ردموند، تقریباً تمام عکسهای استفادهشده در گزارش را در اختیار بیبیسی قرار داده است.
هشدار محتوایی: این مقاله شامل تصاویر و توصیفهایی از خشونت است که ممکن است برای برخی خوانندگان آزاردهنده باشد.
دایان فوسی از ابتدا قصد نداشت نخستیشناس شود. او فقط عاشق طبیعت آفریقا بود و همین علاقه باعث شد در سال ۱۹۶۳ راهی این قاره شود.
در همین سفر بود که با لوئیس لیکی، دیرینانسانشناس مشهور، آشنا شد. لیکی روی فسیلهای اجداد انسان کار میکرد، اما به این نتیجه رسیده بود که برای فهم بهتر روند تکامل انسان، باید نزدیکترین خویشاوندان ما، یعنی میمونهای انساننما، را هم بشناسیم. او پیشتر به جین گودال کمک کرده بود تا پژوهشهای بلندمدت درباره شامپانزهها را آغاز کند. حالا نوبت گوریلها بود و لیکی میخواست پروژهای مشابه را برای مطالعه آنها راه بیندازد.
در آن زمان اطلاعات بسیار کمی دربارهٔ گوریلهای کوهستانی وجود داشت. در فیلمها آنها اغلب بهصورت موجوداتی خشن و خطرناک به تصویر کشیده میشدند و روایتهای شکارچیان هم این تصور را تقویت میکرد که اگر کسی بیش از حد نزدیک شود، گوریلها حمله میکنند و ممکن است او را بکشند.
لوئیس لیکی سه سال پس از آشنایی، فوسی را برای مطالعهٔ گوریلهای کوهستانی به جمهوری دموکراتیک کنگو فرستاد. اما درگیریها و ناامنی در این کشور او را مجبور به ترک منطقه کرد. به همین دلیل، فوسی در سپتامبر ۱۹۶۷ پایگاه تحقیقاتی کوچکی را در کشور همسایه، رواندا، راهاندازی کرد؛ مرکزی که بعدها به «مرکز پژوهشی کاریسوکه» معروف شد. این پایگاه شامل چند کلبهٔ ساده در ارتفاعات آتشفشانی رشتهکوه ویرونگا بود.
این منطقه، زیستگاه گروه ویرونگای گوریلهای کوهستانی است؛ یکی از تنها دو جمعیت باقیماندهٔ این گونه در جهان، جمعیت دیگر در کشور همسایه، اوگاندا، زندگی میکند و شرایط زیستگاه آنها به شدت شکننده و در معرض تهدید است.
در اوایل دههٔ ۱۹۶۰ شمار گوریلهای کوهستانی حدود ۴۷۵ عدد برآورد میشد، اما شکار غیرقانونی و تخریب زیستگاه باعث کاهش مداوم آنها شد. تا اوایل دههٔ ۱۹۸۰، جمعیتشان به حدود ۲۵۴ گوریل سقوط کرد.















