۱۰ فیلمی که طرفداران جزیره شاتر باید ببینند

در سال ۲۰۰۳ بود که دنیش دنیس لهان رمانی را با نام Shutter Island منتشر کرد و خیلی زود، حق ساخت آن توسط شرکت کلمبیا پیکچرز خریداری شد. از آنجایی که این شرکت هیچ تلاشی برای ساخت فیلمی براساس این رمان نکرد، حق و حقوق آن دوباره به نویسنده بازگشت و این بار توسط شرکت فینکس پیکچرز خریداری شد. شرکت فینکس خیلی زود لیتا کالوگریدیس را استخدام کرد تا با کمک هم فیلمنامه فیلم Shutter Island (جزیره شاتر) را بنویسند. از همان ابتدا مارتین اسکورسیزی و لئوناردو دی کاپریو علاقه‌ی خیلی زیادی به این پروژه داشتند؛ به همین ترتیب هم به اعضای تیم تولید پیوستند.

علاوه‌بر دی کاپریو، مارک رافلو، بن کینگزلی، مکس وان سیدو، میشل ویلیامز، پاتریشا کلارکسون و امیلی مورتیمر هم از جمله هنرمندانی بودند که برای ایفای نقش، به تیم بازیگران فیلم جزیره شاتر پیوستند. به همین شکل، فیلم‌برداری در ماه مارس سال ۲۰۰۸ آغاز شد و چند ماه بعد، یعنی در ماه ژوئیه هم کار به پایان رسید. منتقدان، آنقدرها که انتظار می‌رفت، از این فیلم استقبال نکردند و امتیازات خیلی بالایی به آن ندادند. برخی از آن‌ها متعقد بودند که فیلم جزیره شاتر توانسته به‌طرز جسورانه‌ای، بی‌پرواترین نسخه‌ی اسکورسیزی را به نمایش بگذارد. اما یک سری‌های دیگر هم معتقد بودند که این فیلم، در دسته‌ی بهترین کارهای این فیلمساز به شمار نمی‌رود.

فیلم Shutter Island با ۸۰ میلیون بودجه ساخت خود، توانست چیزی حدود ۳۰۰ میلیون دلار از باکس آفیس کسب کند و به موفقیت خیلی زیادی برسد. حالا پیش از اینکه به سراغ آثار مشابه فیلم جزیره شاتر برویم، اول از همه ببینیم که داستان این فیلم درباره چیست؟ در سال ۱۹۵۴، مارشال جدید و بسیار موفق ایالات متحده به نام تدی دنیلز، موظف می‌شود که درباره پرونده ناپدید شدن یک بیمار تحقیق کند؛ کسی که در بیمارستان آشکلیف شاتر آیلندِ بوستون بود. او به خاطر دلایل شخصی، به‌دنبال انجام مأموریت در آن جزیره بود اما مدت خیلی زیادی طول نمی‌کشد که به اصل ماجرا پی می‌برد.

اینکه او برای یک توطئه و هدف پیچیده‌ی بزرگ توسط پزشکان بیمارستان به آن‌جا آورده شده بود؛ پزشکانی که روش‌های درمانی آن‌ها هم غیراخلاقی، هم غیرقانونی و هم کاملا شوم بود. مهارت‌های زیرکانه‌ی تدی خیلی زود او را به سرنخ‌های امیدوارکننده‌ای می‌رساند. اما بیمارستان اصلا زیر بار نمی‌رود که دسترسی به سوابق بیماران را به او بدهد؛ تدی یقین دارد که این سوابق، اطلاعات خیلی زیادی را در این پرونده فاش می‌کند. هنگامی که طوفان، ارتباط را با سرزمین اصلی قطع می‌کند، همه چیز به هم می‌ریزد و جنایتکاران خطرناک‌تری فرصت فرار پیدا می‌کنند.

به همین ترتیب هم سرنخ‌های گیج کننده و غیرمحتمل، چند برابر می‌شود. از همین رو، تدی دیگر به همه چیز شک می‌کند؛ خاطرات، شریک خود و حتی سلامت عقلانی‌اش. این فیلم نئو نوآر و ترسناک توسط هیئت ملی بازبینی فیلم، به‌عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۱۰ انتخاب و نامزد دریافت ۷۷ جایزه شده بود که در پایان ۱۱ جایزه را دریافت کرد. با این اوصاف، اگر شما هم از علاقمندان به این فیلم هستید، این مقاله را تا انتها دنبال کنید. آماده باشید که تا پایان این مقاله و تماشای تمام آثار ذکر شده، دیگر همه چیز را زیر سؤال ببرید و به هر چیزی که اطرافتان اتفاق میفتد، شک کنید.

توجه: فیلم‌ها براساس تاریخ اکران رتبه بندی شده‌اند.

۱۰- فیلم بازی

فیلم The Game

• کارگردان: دیوید فینچر
• نویسنده: جان برانکاتو و مایکل فریس
• بازیگران: مایکل داگلاس، شان پن و دبورا کارا اونگر
• سال پخش: ۱۹۹۷
• ژانر: دلهره‌آور، درام و اسرارآمیز
• میانگین امتیازات The Game در IMDB: ۷.۷

«خیلی ساده است، یا بازی کن یا با تو بازی می‌شود.» نیکولاس ون اورتون یک بانکدار بسیار ثروتمند در سانفرانسیسکو است. با وجود ثروتی که دارد، فرد بسیار تنهایی است و حتی تولدش را هم تنها سپری می‌کند. در تولد ۴۸ سالگی‌اش (همان سنی که پدرش خودکشی کرده بود)، برادرش یعنی کانرد ناگهان باز می‌گردد و کارتی به نیکولاس می‌دهد. این کارت، به او اجازه می‌دهد که به تمام سرگرمی‌های غیرعادی‌ای که توسط چیزی به نام «خدمات تفریحی مصرف‌کنندگان» ارائه می‌شود، وارد شود. کانرد مدت‌ها پیش در مقابل انواع اعتیادها تسلیم شده بود.

حالا با این کارت ورود، کنجکاوی نیکولاس را برانگیخته است تا به «خدمات تفریحی مصرف‌کنندگان» برود؛ جایی که باعث می‌شود انواع اتفاقات عجیب و غریب و البته بسیار بد، برای او رخ دهد. با اینکه این فیلم تا حد زیادی مورد استقبال منتقدان قرار گرفت، اما در مقایسه با اثر فوق‌العاده موفقِ قبلیِ فینچر یعنی فیلم Seven (هفت)، آنقدرها هم درآمد زیادی در باکس آفیس به‌دست نیاورد. این فیلم تنها نامزد یک جایزه شد که آن هم در جشنواره ساترن و در بخش بهترین اثر اکشن/ماجراجویی/دلهره‌آور بود؛ البته همین جایزه را هم نتوانست دریافت کند.

۹- فیلم حس ششم

فیلم The Sixth Sense

• کارگردان: ام. نایت شیامالان
• نویسنده: ام. نایت شیامالان
• بازیگران: بروس ویلیس، هالی جوئل آزمنت و تونی کولت
• سال پخش: ۱۹۹۹
• ژانر: درام، اسرارآمیز و دلهره‌آور
• میانگین امتیازات The Sixth Sense در IMDB: ۸.۲

«تمام توانایی‌ها، نعمت نیستند.» در این اثر دلهره‌آور، ما با یک پسر کوچک آشنا می‌شویم که می‌تواند افرادی را که مرده‌اند، ببیند؛ از طرف دیگر هم این بچه یک روانشناس دارد که با تمام توان خودش تلاش می‌کند تا کمکی به این بچه برساند. مالکوم کرو روانشناس مخصوص کودکان محسوب می‌شود که یکی از بیماران سابقش که بسیار هم ناراضی است، به ملاقاتش می‌رود؛ درست در همان شبی که او موفق به دریافت جایزه‌ای مهم می‌شود. بعد از این ملاقات، کرو مصمم می‌شود تا پسر بچه‌ای را که دقیقا بیماری‌های همان بیمار سابق را دارد، درمان کند.

از آنجایی که کرو مدت زمان زیادی از زندگی خود را صرف این کودک می‌کند، باعث ناراحتی و آزار همسرش می‌شود. از طرف دیگر هم مادر کول (پسر بچه) تمام تلاش خود را می‌کند تا برای مشکلات فزاینده پسرش کاری انجام دهد. اما دکتر کرو، تنها امید این پسر بچه محسوب می‌شود. از اول تا آخر فیلم، نشانه‌های پنهان خیلی زیادی وجود دارد و چند بار دیدن لازم است تا شما متوجه تک تک آن‌ها بشوید. اما امان از آن زمانی‌که شما این فیلم را تمام کنید؛ دیگر نمی‌توانید همان دید قبلی را به آن داشته باشید.

۸- فیلم سلول

فیلم The Cell

• کارگردان: تارسم سینگ
• نویسنده: مارک پروتوسویچ
• بازیگران: جنیفر لوپز، وینس وان و وینسنت دن آفریو
• سال پخش: ۲۰۰۰
• ژانر: جنایی، ترسناک و علمی تخیلی
• میانگین امتیازات The Cell در IMDB: ۶.۴

«او برای اینکه بتواند زندگی‌ای را نجات دهد، باید روی زندگی خود قمار کند.» داستان این فیلم جذاب و دلهره‌آور، حول محور دانشمندانی می‌چرخد که از یک فناوری تجربی و آزمایشی استفاده می‌کنند تا وارد ذهن یک قاتل سریالی شوند. این قاتل سریالی در کما قرار دارد اما آن‌ها در تلاش هستند تا با استفاده از این فناوری، محل دقیق آخرین قربانی ربوده شده‌ی او را که پنهان کرده است، پیدا کنند.

این فیلم در مدت زمان اکران خود، نقدهای متنوعی از منتقدان دریافت کرد. از یک طرف آن‌ها جلوه‌های بصری، کارگردانی، گریم، لباس‌ها و بازی دن آفریو و را تحسین کردند و از طرف دیگر نسبت به فیلمنامه انتقاد داشتند؛ آن‌ها معتقد بودند که نویسنده بیشتر از اینکه روی متریال و خلقت مازوخیستی تمرکز داشته باشد، تمام توجه خود را روی استایل و ظواهر قرار داده است. اما با وجود نقدهای منتقدان، بینندگان عادی استقبال گسترده‌ای داشتند و باعث شدند که با وجود ۳۳ میلیون دلار بودجه ساخت، سازندگان بیش از ۱۰۴ میلیون دلار درآمد داشته باشند. همچنین این فیلم نامزد دریافت بهترین گریم در مراسم آکادمی اسکار همان سال شد.

۷- فیلم هویت

فیلم Identity

• کارگردان: جیمز منگلد
• نویسنده: مایکل کانی
• بازیگران: جان کیوسک، ری لیوتا و آماندا پیت
• سال پخش: ۲۰۰۳
• ژانر: اسرارآمیز و دلهره‌آور
• میانگین امتیازات Identity در IMDB: ۷.۳

«هویت یک راز است. هویت یک معما است. هویت یک قاتل است.» این فیلم اسرارآمیز تا حدودی براساس رمان And Then There Were None (و دیگر هیچکدام باقی نماندند) ساخته شده است؛ رمانی با سبک «چه کسی انجامش داد» از آگاتا کریستی که در سال ۱۹۳۹ منتشر شده بود. داستان این فیلم حول محور ۱۰ غریبه می‌چرخد که در یک هتل دورافتاده قرار دارند؛ افرادی که به‌صورت موفق، ارتباط خود را با دیگر بخش‌های دنیا از دست داده‌اند؛ افرادی که به‌صورت معمایی و اسرارآمیزی تک به تک کشته می‌شوند.

در ساعاتی پیش از ورود شخصیت‌ها، چندین اتفاق مختلف رخ می‌دهد که در لحظات کلیدی فیلم، با استفاده از ساختار زمانی معکوس معرفی می‌شوند.در یک داستان موازی، یک قاتل در انتظار صدور حکم در دادگاهی مهم و حیاتی است که مشخص می‌کند آیا او به خاطر جنایات خود اعدام می‌شود یا خیر. این فیلم با ۲۸ میلیون دلار بودجه‌ای که داشت، توانست چیزی حدود ۹۰ میلیون دلار در باکس آفیس فروش داشته باشد. با اینکه فیلم هویت در زمان اکران خود حسابی توسط منتقدان به بادِ انتقاد گرفته شد، اما از آن زمان کم کم به یک اثر کالت تبدیل شد و طرفداران مخصوص خودش را پیدا کرد.

۶- فیلم سلول

فیلم The Machinist

• کارگردان: برد اندرسون
• نویسنده: اسکات کوزار
• بازیگران: کریستین بیل، جنیفر جیسون لی و آیتا سانچز گیجون
• سال پخش: ۲۰۰۴
• ژانر: درام و دلهره‌آور
• میانگین امتیازات The Machinist در IMDB: ۷.۷

«اگر خواب نباشید، چطور از یک کابوس بیدار می‌شوید و بیرون می‌آیید؟» ترور رزنیک، ماشین‌کاری در کارخانه است که به خاطر بی‌خوابی شدید، یک سال اصلا نخوابیده است. او وسواس شدیدی نسبت به نوشتن یادداشت‌های مختلف برای خودش پیدا کرده تا همه چیز را به خود یادآوری کند؛ همچنین وزن رو به کاهشش را پیگیری کند. ترور علاقه زیادی به ماریا دارد؛ پیشخدمت مجردی که بچه دارد و در غذاخوری فرودگاه کار می‌کند. به همین دلایل هم همکاران ترور نمی‌توانند با او ارتباط برقرار کنند و به او اعتماد داشته باشند. ناگهان ترور یک سری کاغذ ناآشنا در آپارتمان خود پیدا می‌کند.

اینطور برداشت می‌کند که فرد یا افرادی (احتمالا یک یا چند تن از همکارانش)، به‌دنبال او هستند؛ آن هم با کمک یک کارمند خیالی به نام ایوان که پیشروی آن‌ها قرار دارد. ترور تصمیم می‌گیرد که جست‌وجو برای ایوان را آغاز کند تا هم محل سکونت او را پیدا کند و هم به مدارکی از نقشه‌های او برسد. اما در همین حین با چیزهایی برخورد می‌کند که می‌تواند درک درستی از علت اصلی بی‌خوابی‌هایش به او بدهد.

۵- فیلم پنجره مخفی

فیلم Secret Window

• کارگردان: دیوید کپ
• نویسنده: دیوید کپ
• بازیگران: جانی دپ، جان تورتورو و ماریا بلو
• سال پخش: ۲۰۰۴
• ژانر: اسرارآمیز، درام و دلهره‌آور
• میانگین امتیازات Secret Window در IMDB: ۶.۵

«مهم‌ترین بخش هر داستان، پایان آن است.» مورت رینی یک نویسنده موفق است که بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک، طلاق نسبتا غیردوستانه‌ای را با همسر خود یعنی ایمی، پشت سر می‌گذارد. او که در کابین خود تنها و بداخلاق زندگی می‌کند، تصمیم می‌گیرد که دوباره روی نوشتن خود زمان بگذارد. در همین حین، غریبه‌ای به نام جان شوتر مقابل در خانه‌ی او ظاهر می‌شود و ادعا می‌کند که رینی داستان او را دزدیده است. مورت می‌گوید که می‌تواند ادعا کند داستان به خودش تعلق دارد نه شوتر؛ اما زمانی‌که در تلاش است تا مجله‌ای را که این داستان را سال‌ها پیش منتشر کرده بود، پیدا کند، اتفاقاتی اطراف شوتر رخ می‌دهد.

سگ مورت می‌میرد، مردم کم کم شروع به مردن می‌کنند و پروسه‌ی طلاق او با ایمی، به مرور زمان سخت‌تر و زشت‌تر می‌شود. اینطور به نظر می‌رسد که شوتر، مورت را در شرایط خیلی سختی گیر انداخته است. اما از سوی دیگر هم انگار مورت ایده‌هایی دارد که با استفاده از آن‌ها، می‌داند چطور تمام مشکلاتی را که اخیرا احاطه‌اش کرده‌اند، حل کند.

۴- فیلم دختری با خالکوبی اژدها

فیلم The Girl with the Dragon Tattoo

• کارگردان: دیوید فینچر
• نویسنده: استیون زیلیان
• بازیگران: دنیل کریگ، رونی مارا و کریستوفر پلامر
• سال پخش: ۲۰۱۱
• ژانر: جنایی، درام و اسرارآمیز
• میانگین امتیازات The Girl with the Dragon Tattoo در IMDB: ۷.۸

«آنچه در برف پنهان است، در یخ‌زدگی بیرون می‌آید.» در این فیلم، ما داستان ژورنالیستی به نام میکائیل بلومکویست را دنبال می‌کنیم. ظاهرا ۴۰ سال پیش، دختری از یک خانواده بسیار ثروتمند ناپدید می‌شود و حالا میکائیل بلومکویست در تلاش است تا درباره این موضوع و اینکه چه بلایی سر این دختر آمده، تحقیق کند. او برای انجام این کار هم به سراغ یک هکر کامپیوتری می‌رود تا او را استخدام کند و در طی این مسیر همراهش باشد.

اگرچه سازندگان حین تولید این اثر با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم کردند، اما درنهایت به موفقیت‌های خیلی زیادی رسیدند؛ چه در باکس آفیس و چه در میان منتقدان. یکی از مهم‌ترینِ آن‌ها این بود که هیئت ملی بازبینی فیلم هم این اثر را به‌عنوان یکی از ۱۰ فیلم‌های برتر سال ۲۰۱۱ انتخاب کرده بود. منتقدان هم هنرنمایی کریگ و مارا، کارگردانی فینچر، موسیقی و همچنین تن و جلوه‌های بصری فیلم را خیلی دوست داشتند و مورد تحسین قرار دادند.

۳- فیلم شبگرد

فیلم Nightcrawler

• کارگردان: دن گیلروی
• نویسنده: دن گیلروی
• بازیگران: جیک جایلنهال، رنه روسو و ریز احمد
• سال پخش: ۲۰۱۴
• ژانر: جنایی، درام و دلهره‌آور
• میانگین امتیازات Nightcrawler در IMDB: ۷.۸

«برای رسیدن به رویای آمریکایی، تا کجا حاضری پیش بروی؟» فیلم شبگرد یک اثر دلهره‌آور است که داستان آن در همین لس آنجلسِ امروزی جریان دارد و زندگی پس از نیمه شب را به تصویر می‌کشد. لو بلوم یک مرد جوان دیوانه است که ناامیدانه به‌دنبال کار می‌گردد و در همین حین به دنیای پرسرعت روزنامه‌نگاری جنایی لس آنجلس می‌رسد.

او با گروهی از خدمه دوربین مستقل برخورد می‌کند که از تصادف‌ها، آتش‌سوزی‌ها، قتل و دیگر حوادث مختلف فیلم‌برداری می‌کنند. لو هم با دیدن آن‌ها تصمیم می‌گیرد که به قلمروی خطرناک و مشکل‌دارِ شبگردی وارد شود؛ جایی که هر وقت آژیر پلیس به صدا در می‌آید، نشان‌دهنده‌ی یک درآمد بادآورده‌ی احتمالی است؛ جایی که قربانیان به دلار و سنت تبدیل می‌شوند. او در این مسیر، یک کهنه‌کار این صنعت به نام نینا را دارد که مدت زیادی است در اخبار تلویزیون محلی کار می‌کند. به مرور زمان، لو مرز بین ناظر و شرکت‌کننده بودن را از دست می‌دهد و در داستان خود، تبدیل به ستاره می‌شود.

۲- فیلم دختر گم شده

فیلم Gone Girl

• کارگردان: دیوید فینچر
• نویسنده: گیلین فلین
• بازیگران: بن افلک، رزموند پایک و نیل پاتریک هریس
• سال پخش: ۲۰۱۴
• ژانر: درام، اسرارآمیز و دلهره‌آور
• میانگین امتیازات Gone Girl در IMDB: ۸.۱

«تو نمی‌دانی که چه چیزهایی داری، تا اینکه…» نیک دان، در روز پنجمین سالگرد ازدواج خود، گزارشی را ثبت می‌کند که همسرش ایمی، ناپدید شده است. بلافاصله نیک به خاطر چنین اتفاقی، تحت فشار نیروهای پلیس و همچنین جنون رسانه‌ای که لحظه به لحظه هم بیشتر می‌شد، قرار می‌گیرد؛ فشاری که باعث می‌شود چهره آرام و معصومی که از خود به نمایش گذاشته بود، شروع به فرو ریختن بکند. خیلی زود دروغ‌ها، فریب‌ها و رفتارهای عجیب و غریب او باعث می‌شود که در سر همه یک سؤال تیره و تار به وجود بیاید: آیا نیک دان، همسرش را کشته است؟ امروزه، این فیلم یک کالت کلاسیک به شمار می‌رود و حتی برخی‌ها آن را «یک اثر عاشقانه» می‌خوانند.

دختر گم شده حسابی مورد تحسین منتقدان و استقبال مخاطبان قرار گرفت و موفقیت بسیار بزرگی را کسب کرد؛ با بودجه‌ای ۶۱ میلیون دلاری توانست ۳۶۹ میلیون دلار در باکس آفیس درآمد داشته باشد؛ اتفاقی که باعث شد این فیلم به پرفروش‌ترین اثر سینمایی فینچر تبدیل شود.

۱- فیلم دختری در قطار

فیلم The Girl on the Train

• کارگردان: تیت تیلور
• نویسنده: ارین کرسیدا ویلسون
• بازیگران: امیلی بلانت، ربکا فرگوسن و هیلی بنت
• سال پخش: ۲۰۱۶
• ژانر: جنایی، درام و اسرارآمیز
• میانگین امتیازات The Girl on the Train در IMDB: ۶.۵

«به چه کسی اعتماد می‌کنی، وقتی حتی نمی‌توانی به خودت اعتماد کنی؟» دختری در قطار، داستان زندگی ریچل واتسون، بعد از جدایی، را نقل می‌کند. او هر روز به وسیله‌ی قطار، به محل کار خود در نیویورک می‌رود و هر روز از کنار خانه‌ی قدیمی خود می‌گذرد؛ خانه‌ای که همراه‌با همسرش در آن‌جا زندگی می‌کرد؛ همسری که حالا با زن جدید خود و فرزندش، همچنان آن‌جا زندگی می‌کند. او شدیدا در تلاش است تا روی درد خود تمرکز نکند؛ به همین دلیل هم توجه خود را به سمت زوجی به نام مگان و اسکات هیپ‌ول می‌برد که چند خانه پایین‌تر زندگی می‌کنند.

او یک زندگی رویایی و شگفت‌انگیز را در ذهن خود برای آن‌ها می‌سازد؛ اینکه چطور آن‌ها یک خانواده‌ی خوشحال و بی‌نقص هستند. اما یک روز، چیزی تکان‌دهنده می‌بیند که او را پر از خشم می‌کند. روز بعد، او با یک خماری وحشتناک، زخم‌ها و کبودی‌ها بیدار می‌شود و هیچ خاطره‌ای از شب قبل ندارد. اما یک حس سراسر وجودش را گرفته است: اتفاق خیلی بدی رخ داده است. بعد گزارش تلویزیونی را می‌بیند: مگان هیپ‌ول گم شده است…