معرفی سریال آکادمی خون آشام (Vampire Academy)
معرفی سریال آکادمی خون آشام (Vampire Academy)
در سال ۲۰۱۰ بود که شرکت Preger Entertainment حق فیلمسازی براساس سری کتاب Vampire Academy را از ریچل مید خریداری کرد. فیلمی که آنها ساختند، براساس اولین کتاب این مجموعه بود و در سال ۲۰۱۴ هم به نمایش درآمد؛ فیلمی که به معنای واقعی کلمه فاجعه باکس آفیسی بود. باتوجه به شکست بزرگی که رخ داد، این شرکت کمپینی را راهاندازی کرد تا برای ساخت دنبالهی این فیلم براساس قسمت دوم مجموعه، منابع مالی جمعآوری کند. اما این کمپین هم نتوانست به هدف تعیین شده برسد و در نهایت پروژه بهطور کامل متوقف شد. گذشت و گذشت تا به اوایل سال ۲۰۱۵ رسید.
در ماه مارس سال ۲۰۱۵، جولی پلک در صفحه توییتری خود اعلام کرد که دوست دارد اقتباسهایی را در قالب آثار تلویزیونی بسازد. او در گذشته سابقه ساخت سریال The Vampire Diaries (خاطرات خون آشام)، سریال The Originals (اصیلها)، سریال Legacies (میراثها) و غیره را داشت. در ماه می سال ۲۰۲۱ شبکه پیکاک دستور مستقیم ساخت سریال Vampire Academy (آکادمی خون آشام) را زیر نظر پلک و مارگارت مکاینتایر، اعلام کرد. خیلی زود تیم بازیگری هم تشکیل شد و بازیگران اصلی مانند سیسی استرینگر، دنیلا نیوز، کرون مور و آندره دائه کیم برای ایفای نقش شخصیتهای اصلی به تیم تولید پیوستند.
همانطور که بالاتر هم گفته شد، ماجرای اصلی سریال آکادمی خون آشام حول محور سه دسته شخصیت میچرخد. خون آشامهای سلطنتی و غیرسلطنتی موروی، نگهبانان آنها به نام دامپیر و همچنین دشمنان این دو گروه یعنی استریگویها. این سریال شامل شخصیتهایی هستند که بهصورت مستقیم از کتاب آورده شدند و یک سری شخصیتهایی که تغییراتی در آنها اعمال شده است. دو شخصیت اصلی ماجرا دو دختر هستند که دوستی عجیب و غریبی بین آنها وجود دارد؛ از این نظر عجیب و غریب که هیچکس دوستی آنها را تایید نمیکند و خطری بزرگ برای هر دو میدانند.
یکی از این دخترها رز هتوی نام دارد که یک نگهبان دامپیر به شمار میرود و هنوز دورهی آموزشی خود را به پایان نرسانده است. دختر دیگر، لیسا دراگومیر است که یک شاهدخت موروی به شمار میرود. آنها در نظر دارند که بعد از به پایان رساندن دوره آموزشی و فارغالتحصیل شدن، آنجا را ترک کنند و به ماجراجویی در سراسر دنیا مشغول شوند. اما از همان ابتدا همه به رز میگویند که او نمیتواند هم دوست لیسا باشد، هم نگهبان او؛ چیزی که اصلا مورد قبول رز یا لیسا نیست. ما در این سریال بیشتر از هر چیزی داستان زندگی این دو دختر و ماجراجویی آنها را در آکادمی سنت ولادمیر دنبال میکنیم که یک مدرسه شبانهروزی است.
مادر رز که یکی از افسانههای نگهبانان است، بعد از تولد، او را در آکادمی نگهبانان رها کرده است تا بتواند همچنان به حرفهی خود ادامه دهد. زیرا اگر این کار را نمیکرد، مجبور بود به انجمن بپیوندد و فقط برای جامعه فرزندآوری کند یا به جمع قربانیان خون آشامها بپیوندد. از آنجایی که رز دیگر هیچکس را نداشت، خانوادهی دراگومیر او را وارد خانوادهی خود میکنند. همین موضوع باعث میشود که رز و لیسا از بچگی با هم بزرگ شوند و رز دیگر بخشی از خانوادهی دراگومیرها باشد. در ابتدای سریال همه چیز آرام و خوش است اما طولی نمیکشد که هنگام برگشت از مهمانی، خانواده دراگومیرها متحمل تصادف بسیار بدی میشوند.
در این تصادف، پدر و مادر خانواده دراگومیر و آندره (پسر آنها که قرار بود پادشاه شود)، از بین میروند و فقط لیسا و رز جان سالم به در میبرند. لیسا که پیش از این برنامههای دیگری داشت، حالا در آستانهی ملکه شدن است؛ چیزی که نه ذرهای به آن علاقه دارد، نه اینکه برایش آمادگی دارد. لیسا که بعد از فوت خانوادهاش مجبور است به مدرسه بازگردد، اصلا احساس امنیت نمیکند و عوارض جانبی تاریکِ روح را حس میکند. خیلی زود مشخص میشود که در طی این تصادف، ارتباطی بین رز و لیسا برقرار شده است؛ بهطوری که او حالا میتواند درون ذهن لیسا را ببیند و تمام افکار و احساسات او را تجربه کند.
این دو خواهر/دوست صمیمی در کنار یکدیگر با قلدرهای آکادمی خود مبارزه میکنند، با جادویی که باعث آزار روحی میشود درگیر هستند و عشق ممنوعهای را تجربه میکنند. رز به مرور دارد یاد میگیرد که چطور میتواند از لیسا در برابر استریگویها محافظت کند؛ یک سری خون آشامهای شرور و جاودانه. در سوی دیگر این ماجراها، لیسا با جادوی تازه کشف کردهی خود درگیر است و تلاش میکند که آن را یاد بگیرد؛ عنصر پنجمی به نام «روح» که برای مدتی بسیار طولانی از جامعه مورویها پنهان بود. پیش از این فقط چهار عنصر اصلی وجود داشت و حتی آندره هم در عنصر آتش تسلط داشت اما لیسا نسبت به همه تفاوت دارد.
منتقدانی که سریال آکادمی خون آشام را تماشا کرده بودند، نظرات خوبی درباره آن داشتند و میانگین امتیازات نسبتا خوبی را هم برایش ثبت کردند. البته هرچند برخی از مخاطبان (خصوصا کسانی که کتابها را مطالعه کرده بودند)، نسبت به تغییرات اعمالشده و تفاوتهای بین کتاب و سریال، انتقادهایی داشتند. اینطور گفته شده که اگر سازندگان مطابق با کتابها پیش بروند، چیزی حدود ۶ یا ۷ فصل را میتوانستند بسازند و یک اسپین آف هم تولید کنند؛ زیرا علاوهبر کتابهای اصلی، یک مجموعه فرعی هم وجود دارد. تا دلتان بخواهد، از این دسته سریالها با ژانر فانتزی (چه اقتباسی و چه غیراقتباسی) در تاریخ تلویزیون ساخته شده است. حالا که ما میخواهیم سه مورد از آثار مشابه را به شما معرفی کنیم، شما اگر سریال مشابهی تماشا کردید، حتما در قسمت نظرات آن را به ما معرفی کنید.
سریال های شبیه سریال آکادمی خون آشام
سریال Shadow And Bone
سریال سایه و استخوان
- بازیگران: جسی می لی، آرچی رینا و فردی کارتر
- سال پخش: ۲۰۲۱ تا کنون
- ژانر: اکشن، درام و ماجراجویی
خلاصه داستان: در دنیایی که نیروهای تاریک آن را تسخیر کردند، یک نقشهساز جوان به نام آلینا استراکوف، بهطور تصادفی متوجه میشود که قدرت تغییر سرنوشت جنگ را دارد. او تنها کسی است که قدرت احضار نور را دارد و این موضوع میتواند باعث شود که او، یک نقش کلیدی را در جنگ ایفا کند.
سریال The Vampire Diaries
سریال خاطرات خونآشام
- بازیگران: نینا دوبرو، پاول وسلی و ایان سامرهالدر
- سال پخش: ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷
- ژانر: فانتزی، درام و ترسناک
خلاصه داستان: استیفن و دیمن سالواتور بعد از چندین قرن درگیری و دعوا به شهر اصلی خود یعنی مستیک فالز در ویرجینیا بازمیگردند. استیفن که برادر فداکار، شجاع و سراسر عذاب وجدان است، با یک دختر دبیرستانی به نام الینا گیلبرت برخورد میکند و بلافاصله عاشق او میشود. این در حالی است که دیمن، برادر جذاب اما خطرناک و خودخواه، به دنبال همین دختر افتاده است تا از برادرش انتقام بگیرد؛ برای اینکه در سال ۱۸۶۴، او را تبدیل به خون آشام کرده بود.
سریال Shadowhunters
سریال شکارچیان سایه
- بازیگران: کاترین مکنامارا، دومینیک شروود و آلبرتو روزند
- سال پخش: ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹
- ژانر: فانتزی، درام و اکشن
خلاصه داستان: کلاری فری یک نوجوان عادی است که با مادرش در بروکلین زندگی میکند. یک روز او متوجه میشود که از نسل شکارچیان سایه است؛ انسانهایی که با خون فرشته متولد شدند و برای محافظت از دنیای ما از دست شیاطین، مبارزه میکنند. کلاری، بعد از اینکه متوجه ربودن مادرش میشود، با سه شکارچی سایه به نام جیس، الک، ایزابل و دوست صمیمی خود یعنی سایمون متحد میشود. آنها به ماجراجویی برای پیدا کردن مادر کلاری و بازیابی گذشتهاش میروند.