۸ شباهت فیلم پدرخوانده و سریال سوپرانوها

۸ شباهت فیلم پدرخوانده و سریال سوپرانوها
مجموعه پدرخوانده نهتنها میتواند بهترین اثر ساخته شده در ژانر گانگستری سینما لقب بگیرد که میتواند یکی از بهترین فیلمهای کل تاریخ سینما باشد. از طرفی همین جمله را دقیقا میتوانیم برای سریال سوپرانوها در مدیوم سریالهای تلویزیونی بهکار ببریم؛ سریالی که نهتنها بهترین سریال گانگستری تاریخ تلویزیون است که برای خیلیهای یکی از بهترین سریالهای ساخته شده در تاریخ این مدیوم سرگرمی بهشمار میرود. موضوعی که بیدلیل نیست و شباهتهای ریز و درشت سریال The Sopranos به فیلمهای The Godfather باعث شدهاند تا طرفداران ژانر گانگستری آن را بهترین وارث برای مجموعه پدرخوانده در قرن جدید بدانند.
تونی سوپرانو در سریال سوپرانوها و ویتو کورلئونه در فیلمهای پدرخوانده تقریبا مسیر مشابهی را طی کردهاند تا بهعنوان مافیای ایتالیایی در منهتن زندگی خوبی را برای خودشان دستوپا کنند. ویتو کورلئونه در نیویورک و تونی سوپرانو کمی آنطرفتر در نیوجرسی؛ ویتو کورلئونه با شمایلی کلاسیک و تونی سوپرانو با المانهای مدرنتر؛ ویتو کورلئونه در یک خانه بسیار بزرگ همراهبا خانواده خود و تونی سوپرانو در یک خانه بسیار بزرگ همراهبا خانواده خود. شباهتهای این دو اثر کم نیستند و بههمیندلیل در این مقاله تصمیم گرفتیم باهم نگاهی داشته باشیم به المانها، دیالوگها و سکانسهای مشابهی که در هردوی این آثار بزرگ حضور دارند.
«توجه: مطالعه این مقاله ممکن است قسمتهای مهمی از داستان سوپرانوها و پدرخوانده را برای شما اسپویل کند»
۱- روغن زیتون گنکو
خب مورد اول این مقاله را با موضوعی شروع میکنیم که به کسبوکار ویتو کورلئونه در پدرخوانده مربوط میشود. کسب و کاری که تنها در ظاهر جریان دارد و در پشت پرده آن کارهای دیگری انجام میشود که همه از آنها به اندازه کافی اطلاع دارند. کسبوکار قانونی ویتو کورلئونه تحت عنوان روغن زیتون گنکو اداره میشد و در سریال سوپرانوها خیلی واضح به آن اشاره میشود و سازندگان سریال نیز با اشاره به این موضوع بیان میکنند که از آن برای ادای احترامی هرچند کوچک به ویتو کورلئونه استفاده کردهاند.
در قسمت ششم فصل چهارم سوپرانوها یعنی قسمت Everybody Hurts، شخصیت ای جی برای تحت تاثیر قرار دادن دختری که از او خوشش آمده بود تصمیم میگیرد او را بههمراه دوستان خود با کسبوکار پدرش آشنا کند و حسابی پز کارهای پدرش را به آنها میدهد. در همین حین یک شب ای جی قبول میکند که آنها را به بینگ ببرد ولی در عوض آنها را به مغازه ستریاله یا همان مغازهای که کسبوکار پدرش در آن جریان دارد، میبرد.
دوست ای جی یعنی پاتریک با بازی پال دانوی جوان سعی میکند هدف این مغازه را برای دوستانش توضیح دهد که چرا تونی سوپرانو به این مغازه نیاز دارد. در همین حین وقتی که مطمئن میشود این مغازه تنها برای وجهه ظاهری کسبوکار تونی سوپرانو استفاده میشود آن را با روغن زیتون گنکو همان کسبوکار ویتو کورلئونه مقایسه میکند.
۲- مرد که گریه نمیکنه!
همین اول بگوییم که هرکسی گفته است که مرد گریه نمیکنه و به این جمله اعتقاد داره واقعا باید یک فکری به حال خودش بکند. از تونی سوپرانو و مایکل کورلئونه بزرگتر و قدرتمندتر نداریم و این دو نفر هم بلاخره یک جایی گریه کردهاند. دختر تونی سوپرانو یعنی شخصیت مِدو در قسمت سوم فصل نخست (Denial, Anger, Acceptance) بهعنوان آخرین اجرای خود در دبیرستان قطعهای را اجرا میکند که در نتیجه آن تونی و کارملا کاملا احساساتی میشوند و میتوان قطرات اشک آنها را دید که جاری شدهاند.
در قسمت سوم فیلمهای پدرخوانده میتوانیم مایکل کورلئونه را ببینیم که درحال تماشای آهنگ خواندن پسرش تونی است. آهنگی که تونی برای مایکل میخواند و مایکل با نقشآفرینی فوقالعاده آل پاچینو نهتنها احساساتی میشود که گریه میکند. هم تونی سوپرانو هم مایکل کورلئونه شخصیتهایی بهشمار میروند که کاریزماتیک هستند و اگر افراد دیگری گریه کردن آنها را ببیند بدون شک یک نقطه ضعف برای آنها تلقی میشود. بههمیندلیل با تمام تلاشی که میکنند تا قوی بهنظر برسند ولی باز هم نمیتوانند جلوی احساسات خود را در هنگام تماشای فرزندانشان بگیرند.
۳- فروپاشی خانواده
درابتدای فصل پنجم سوپرانوها تونی و کارملا بهطور کامل از یکدیگر جدا شدهاند و تونی در خانه مادرش در همان نزدیکی زندگی میکند. نخستین قسمت این فصل با عنوان Two Tonys با مونتاژی آغاز میشود که در آن میتوانیم حیاط خانه سوپرانوها را در حالی تماشا کنیم که هیچوقت در طول سریال چنان آشفته نبوده است. حیاط این خانواده همیشه منظم بود و تونی اهمیت زیادی برای حیاط خانه خود قائل میشد. پس از نقلمکان کردن او در این مونتاژ میتوانیم حیاط خانه آنها را پر از برگهای درخت و با حضور مقدار زیادی آشغال و از همه مهمتر بدون اثری از نظم و نظافت تماشا کنیم.
این تصاویر در آن مونتاژ خیلی خوب از باطن خانواده سوپرانوها صحبت میکند که پس از رفتن تونی دیگر مثل قبل نیست. این مونتاژ همچنین به تصاویر آغازین قسمت سوم پدرخوانده اشاره مستقیمی دارد که پس از جدا شدن مایکل و کی خانواده آنها هم دیگر مثل گذشته نشد. تونی سوپرانو دقیقا مانند مایکل کورلئونه درنهایت تنها شده است و باید با آثار و نتایج کارهای خودش در گذشته روبهرو شود. این واقعیت تلخ مانند سیلی روی صورت او مینشیند وقتی متوجه میشود که کارهایش چگونه خسارتهای جبرانناپذیری به خانواده او وارد کرده است.
۴- غیرممکن نیست
در قسمت سوم فصل آخر سوپرانوها تحت عنوان Mayham شخصیت ای جی را میبینیم که قصد دارد پس از خرید یک اسلحه عموی خودش یا همان شخصیت Uncle Junior را بکشد و از او انتقام بگیرد. اگر سریال را کامل تماشا کرده باشید دلیل کار او را بهخوبی میدانید و نیازی به باز کردن جزییات داستان در آن سکانس نیست. بههمیندلیل شخصیتهای کریستوفر و بابی جلوی او قرار میگیرند تا این نوجوان آشفته را سر عقل بیاورند و به او حالی کنند که در حال انجام اشتباهی احمقانه قرار دارد. بابی و کریستوفر به ای جی میگویند که او بههیچوجه نمیتواند به هدف خودش برسد چراکه شخص موردنظر ای جی در زندان فدرال است.
ای جی در این سکانس به آنها میگوید: «سخته ولی غیرممکن نیست». این دیالوگ دقیقا بههمینشکل و دقیقا در خدمت همین مسیر در قسمت دوم پدرخوانده حضور داشته است. زمانیکه مایکل کورلئونه همراهبا روکو و تام با بازی رابرت دوال درحال پیدا کردن نقشهای برای کشتن شخصیت هیمن روث هستند، روکو به آن دو نفر میگوید که رد شدن از محافظهای هیمن روث سخته ولی غیرممکن نیست. شاید بگویید که خیلی از دیالوگها میتوانند بهطور اتفاقی در هر دو اثر حضور داشته باشند ولی این دیالوگ توسط خود رابرت ایلر بازیگر نقش ای جی برای این سکانس پیشنهاد شده بود چراکه به دیالوگ شخصیت روکو در قسمت دوم پدرخوانده علاقه زیادی داشت.
۵- محل مخفی تونی
در آن قسمت از سریال که تونی بابت کارهای شخصیت تونی بی با نقشآفرینی استیو بوشمی و قتلی که وی مرتکب شده بود تحت فشار روحی زیادی قرار داشت، یک شب خواب بسیار عجیبی میبیند. در آن خواب شاهد این موضوع است که سر میز شام در حالت کاملا معمولی با چند مهمان عجیب درحال صرف شام است. همین خواب روح و روان او را بههم میریزد و پس از بیدار شدن از خواب به این نتیجه میرسد که اتفاق بدی در شرف رخ دادن است و همانطور که در دستشویی قرار داشت پشت توالت بهدنبال اسلحه خود میگردد.
تونی سوپرانو: «یک ضربالمثل قدیمی ایتالیایی میگه: اگه یک بار گند بزنی دو تا از دندونهات رو از دست میدی!»
در آن لحظه متوجه میشود که هیچی آنجا نیست و همین موضوع استرس او را بیشتر از قبل میکند. او در حالی پریشان نگاه به آینه میکند و این لحظه برای خیلی از طرفداران فیلمهای پدرخوانده لحظهای بسیار آشنا بهشمار میرفت. در قسمت نخست The Godfather زمانیکه مایکل اسلحه خودش را از پشت توالت در دست میگیرد تا شخصیت سولاتزو را به قتل برساند، نگاهی شبیه به نگاه تونی به آینه میاندازد. نگاه تونی و مایکل و نحوه قرار گیری وسایل آن صحنه شباهتهای بسیار زیادی به یکدیگر دارند که این سکانس را به شباهت دیگری میان این دو اثر تبدیل میکنند.
۶- هرآنچه در توانم است
در این قسمت باز هم به یک دیالوگ مشترک اشاره میکنیم ولی بااینتفاوت که این دیالوگ در هر دو اثر در خط داستانی مشابه و در مکانی مشابه توسط شخصیتهای حاضر در سکانس ادا شده است. در قسمت دوم فصل سوم سوپرانوها تحت عنوان Proshai, Livushka پس از اینکه مادر تونی یعنی لیویا جان خودش را از دست میدهد، تونی و خواهرش جنیس بههمراه باربارا برای هماهنگ کردن مراسم سوگواری مادرانشان نزد آقای کوتزرلی میروند تا جزییات مراسم سوگواری مادر خود را در بهترین شرایط ممکن برگزار کنند.
آقای کوتزرلی که از قدرت خانواده سوپرانو بهخوبی آگاهی دارد در این قسمت به تونی اطمینان میدهد که هرچه در توان دارد بگذارد تا مراسم لیویا به بهترین شکل انجام شود. او از عبارت All My Power, All My Skills در این لحظه استفاده میکند که در قسمت نخست پدرخوانده دقیقا به همین شکل با آن روبهرو شدیم. در نخستین فیلم این مجموعه سینمایی پس از مرگ شخصیت سانی، شخصیت ویتو کورلئونه از برگزارکننده مراسم سوگواری میخواهد تمام توانش را به کار بگیرد تا سانی در بهترین شرایط ممکن در مقابل مادرش به خاک سپرده شود.
ویتو کورلئونه در آن لحظه برای این دستور دقیقا از همان عبارت استفاده میکند؛ عبارتی که در خیلی از داستانهای جانبی و در خیلی از قسمتهای دیگر سریال نیز قابل استفاده بود ولی استفاده آن دقیقا برای مراسم سوگواری چیزی نیست که آن را تصادفی بدانیم.
۷- پرتقال، آب پرتقال
در قسمت دوازدهم فصل نخست سوپرانوها و در قسمتی به نام Isabella میبینیم که افسردگی تونی بسیار وخیم شده و او را تحت فشار زیادی قرار داده است. بههمیندلیل زمانیکه شخصیت آنکل جونیور که بهتازگی رئیس شده، شایعات مربوطبه مراجعه تونی به روانشناس را دریافت میکند، تصمیم میگیرد تا کار تونی را تمام کند چراکه مراجعه تونی به یک روانشناس قطعا یک نقطه منفی و یک نقطه ضعف برای آنها بهشمار میرود. در آن قسمت وقتی تونی سوپرانو مقابل یک دکه قرار میگیرد توسط دو نفر مورد حمله قرار میگیرد ولی با شانس خوبش موفق میشود از مهلکه فرار کند و جراحت شدیدی را تجربه نکند.
در آن قسمت شاهد این موضوع هستیم که تونی با یک بطری آب پرتقال در دستش درحال سوار شدن به ماشنیش بود که موردحمله قرار گرفت. این موضوع دقیقا به همین شکل در قسمت نخست پدرخوانده دیده میشود ولی با این تفاوت که در آن سکانس ویتو کورلئونه قبل از اینکه به او حمله کنند مقداری پرتقال از یک دستفروش میخرد و پس از اینکه سوار ماشینش میشود، میبیند که تیر زیادی به پرتقالها خورده و احتمالا دیگر قابل خوردن نخواهند بود.
حالا چرا در سوپرانوها از یک بطری آب پرتقال استفاده شده و برای شباهت بیشتر از خود پرتقال استفاده نشده است. با یک جستوجوی ساده در اینترنت متوجه خواهید شده که میوه پرتقال در فیلم پدرخوانده نقش پررنگی ایفا میکند و در حدود ۱۰ سکانس مختلف میتوانیم میوه پرتقال را ببینیم. میوه پرتقال در این فیلم استعاره از این است که احتمالا خون فردی ریخته خواهد شد و سازندگان سوپرانو قصد نداشتند با استفاده از خود میوه پرتقال این باور را ایجاد کنند که گویا قصد دارند مانند فیلم پدرخوانده با این استعاره تصویری به مرگ مهمی اشاره کنند.
۸- دشمن اصلی ما
در آخرین مورد از شباهتهای سریال The Sopranos و سری فیلمهای The Godfather به یکی از جالبترین و البته واضحترین شباهتهای این دو اثر بزرگ میرسیم. همانطور که در طول سریال بارها و بارها دیدیم شخصیت سیلویو دانته یعنی دست راست تونی سوپرانو خیلی خوب میتوانست مانند شخصیت مایکل کورلئونه با بازی آل پاچینو در فیلم پدرخوانده صحبت کند. او بارها با این کار و صحبت کردن مانند مایکل باعث سرگرمشدن سایر افراد شده بود. سیلویو نخستین بار این کار را در قسمت 46 Long در فصل نخست انجام میدهد ولی در فصل بعدی این حرکت وی نقش بسیار پررنگی در داستان اصلی سریال برعهده دارد.
- حقایق جالب سریال The Sopranos
- نگاهی به عناصر مدرن سریال The Sopranos
در فصل دوم و در قسمت Funhouse تونی سوپرانو خوابهای عجیبی میبیند که در آنها به این موضوع اشاره میشود که شخصیت بیگپوسی یعنی دوست صمیمی تونی ممکن است درحال خیانت به تونی باشد و با FBI درباره کسبوکار آنها صحبت کرده باشد. تونی در همان خوابهای عجیب درحالیکه در یک پیادهرو درکنار ساحل قدم میزند با سیلویو روبهرو میشود و سیلویو به او میگوید: «دشمن اصلی ما هنوز خودش را لو نداده». جمله Our true enemy has yet to reveal himself، توسط آلپاچینو در قسمت سوم پدرخوانده به زبان آورده میشود. نکته بسیار جالب ماجرا این است که سیلویو نهتنها با همان لهجه مایکل کورلئونه این جمله را ادا میکند که دقیقا همان لباسهای شخصیت مایکل در فیلم را پوشیده است؛ تصویر او را در تصویری که کمی قبلتر گذاشتهایم میتوانید مشاهده کنید.
در آخر یادی کنیم از مارلون براندو و جیمز گاندولفینی عزیز که شخصیتهای ویتو کورلئونه و تونی سوپرانو را برای همیشه در تاریخ ماندگار کردند؛ شخصیتهایی که بدون شک هیچوقت از حافظه ما دوستداران فیلم و سریال پاک نخواهند شد.
نظر شما همراهان عزیز و همیشگی سایت بیکینگ درباره شباهتهای سریال The Sopranos و فیلمهای The Godfather چیست؟ بهنظر شما این آثار را در مدیوم خودشان میتوانیم بهترین آثار گانگستری بدانیم؟ نظر خودتان را با ما و سایر مخاطبان سایت بیکینگ به اشتراک بگذارید.